روحانیت ؛ انقلاب ودفاع مقدس

روحانیت ؛ انقلاب ودفاع مقدس

سه وظیفه عمده روحانیت ازنگاه مقام معظم رهبری مدظله العالی :
«هدایت فکری و دینی»
«هدایت سیاسی و بصیرت افزایی»
«راهنمایی و حضور در عرصه خدمات اجتماعی»

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۶ آبان ۹۷، ۱۷:۰۸ - 00:00 :.
    تسلیت
بسم الله الرحمن الرحیم

از منشور روحانیت تا مدیریت تحول

«به دهن کسانی بزنید که در مقابل هر حرف اصلاحی، وسوسه‌ای را وسط می‌گذارند.» این جمله بخشی از سخنان رهبر انقلاب است با گروهی از نخبگان حوزه‌ی علمیه‌ی قم در 13 آذر 1374؛ یعنی هفت سال پس از انتشار پیام «منشور روحانیت» حضرت امام. هفت سال از پیام سوم اسفند 67 امام خطاب به روحانیان، مراجع، مدرسان، طلاب و ائمه‌ی جمعه و جماعات می‌گذشت، اما بخش گسترده‌ای از حوزه هم‌چنان در پاسخ عملی به دعوت امام خاموش نشسته بود. هنوز «اصلاح و تحول» بین قدیمی‌ترها دغدغه نشده بود، اما نخبگان جوان حوزه کم‌کم خود را به سطحی از آمادگی برای پذیرش برخی تحولات می‌رساندند. در سال‌های آغازین دهه‌ی هفتاد، حلقه‌ی جدیدی در دفتر تبلیغات اسلامی حوزه‌ی قم پدید آمد که دغدغه‌اش همین «حرف‌های اصلاحی» بود.

 

حفظ، ترمیم، بالندگی

حوزه‌ی علمیه در آستانه‌ی هفده سالگی فرزند خود، جمهوری اسلامی، مثل خیلی از نهادها از تحولات پرشتاب جامعه‌ی پس از انقلاب اسلامی عقب مانده بود. در این شرایط آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب در سخنرانی‌ای که بعدها با نام «حفظ، ترمیم، بالندگی» شناخته شد، مهم‌ترین عوامل اصلاح و تحول حوزه را مطرح نمودند: «حوزه‌ی علمیه‌ی قم که ما امروز نام آن را با افتخار و تعظیم و تجلیل می‌بریم، در واقع مصطفی و مستحصل حوزه‌های شیعه در طول تاریخ حوزه‌هاست. [...] ما امروز در قبال چنین حوزه‌ای، که میراث دوازده قرن است، وظیفه داریم. من به سه وظیفه در کنار هم اشاره می‌کنم که این‌ها از بدیهیات است و استدلال و بحث نمی‌خواهد. اول حفظ، دوم ترمیم، سوم بالندگی.»

آیت‌الله خامنه‌ای کانون بحث را «زمان و به‌روزبودن» قرار دادند: «اشکالی که حوزه‌ی ما دیروز نداشت و امروز دارد، این است که حوزه‌ی دیروز از دنیای زمان خود، عقب‌تر نبود؛ بلکه جلوتر هم بود، [...] اما امروز این‌گونه نیست. امروز حوزه‌ی علمیه از زمان خودش خیلی عقب است؛ حساب یک ‌ذرّه دو ذرّه نیست.» ایشان با آسیب‌شناسی وضع موجود حوزه، مهم‌ترین ضعف‌های آن را چنین بر‌شمرند: «حوزه نارسایی‌های آشکاری دارد که حاکی از عیوب موجود در آن است. اول این نارسایی‌ها را مشاهده کنیم و ببینیم که آن‌ها را قبول داریم یا نه. یکی از این نارسایی‌ها عدم گسترش کمّی متناسب روحانیت است. [...] یکی دیگر از نارسایی‌های حوزه، نارسایی آشکار عدم گسترش محتوای حوزه است. [...] عدم گسترش در نشر و تبلیغ یکی دیگر از نارسایی‌های حوزه است.»

«این نارسایی‌ها حاکی از وجود علت‌هایی در داخل است که بایستی بگردیم و آن‌ها را پیدا کنیم. علت اول این است که فقه، که کار اصلی ماست، به زمینه‌های نوظهور گسترش پیدا نکرده یا خیلی کم گسترش پیدا کرده. امروز خیلی از مسائل وجود دارد که فقه باید تکلیف این‌ها را معلوم کند ولی معلوم نکرده است. فقه توانایی دارد. [...] البته انسان می‌تواند کار خودش را به اطلاقات و عمومات آسان کند، اما مسائل این‌گونه حل نمی‌شود.» «عیب دوم، عدم گسترش کافی و لازم در باب کلام است که این حقیقتاً فاجعه است. از این بالاتر و تلخ‌تر، فراموش شدن کلام است. [...] اگر صحبت از کار کلامی می‌کنیم، فوراً ذهن به نوشتن چهار کتاب بحث کلامی نرود. کار حوزه نشر بیشتر نیست، بلکه تولید فکر تکاملی است. [...] امروز شبهه‌های نو و خطرناکی وجود دارد. آن شبهه‌های قدیمی تمام شد. مگر علما مرزداران عقیده نیستند؟ آیا مرزهای عقیده مدافع ندارد و رهاست؟» «حوزه یک عیب اساسی هم در امر تبلیغ دارد و آن این است که تبلیغ از آن جدا شده است. [...] تعلیم و روش‌یابی علمی و فراهم کردن مقدمات علمی برای تبلیغ- مثل روان‌شناسی اجتماعی- در حوزه نیست. [...] از هنر هم استفاده نمی‌کنیم.»

 

کارِ کارستان

اما اصلاحات مورد نظر رهبری چه بود؟ «آن‌چه را که به نظر می‌رسد که علاج این موارد است، فهرست‌وار مطرح می‌کنم: اولاً قبول درد است، ثانیاً گماشتن همت به علاج است، ثالثاً بیدارشدن روح کار در جوانان حوزه است، رابعاً مرکزی به طور مشخص باید متصدی و سررشته‌دار انجام این‌ کارها شود، خامساً ایجاد محیط‌های باز برای پرورش افکار است، سادساً تغییر جدی کتب درسی است، سابعاً ایجاد رشته‌های مستقل- مثل فقه- برای کلام است، ثامناً واردکردن زبان بیگانه در درس‌های اجباری حوزه است، تاسعاً تقسیم تدریجی طلاب بر حسب اهداف است.»

صحبت‌های انتقادی رهبر انقلاب اگرچه به مذاق خیلی‌ها تند آمد، اما بخش‌هایی از سخنان ایشان در همان جلسه، به همه نشان داد که این موارد را با ملاحظه‌ی واقعیت‌های حوزه و جامعه بیان شده است. «اگر کار کارستانی بخواهد انجام بگیرد، باید در خود حوزه انجام بگیرد. دیگری از بیرون نمی‌تواند این کار را بکند.» و «این کارها کارهایی نیست که یک‌شبه انجام گیرد.»

هشدار رهبری درباره‌ی آینده‌ی حوزه این‌گونه ادامه یافت که: «امروز این کار قابل علاج است. ممکن است دیروز قابل علاج نبود و نستجیربالله ممکن است فردا هم نباشد. قم فاغتنم الفرصة بین العدمین.» ایشان برای پشتیبانی از هر حرکت اصلاحی و تحول‌گرایانه در این زمینه‌ها اعلام آمادگی کردند.

پس از این دیدار، از متن این نسخه‌ و راه‌بردهای نه‌گانه‌ی رهبری برای علاج دردها به برخی‌ موارد بیشتر توجه شد، اما بعضی موارد هم فقط به گوش‌ها رسید و نه به صحنه‌ی تحقق و عمل!

 

تحول به روایت BBC

در سال 2001 بنگاه خبرپراکنی BBC در یک برنامه‌ی 9 قسمتی با نام «از شهر خدا تا شهر دنیا؛ 100 سال تحول در حوزه‌ی قم» که از شبکه‌ی فارسی این رادیو پخش ‌شد، ضمن گفت‌وگو با برخی چهره‌های حوزوی، به تحلیل وضعیت حوزه‌های علمیه پرداخت و با القای شکاف سنت- مدرنیته و شکل‌گیری طبقه‌ی متوسط جدید در حوزه، مدعی شد که: «پس از انقلاب خیلی‌ها با تصورات آرمانی به حوزه آمدند و فکر می‌کردند خروجی این نهاد، امثال امام و مطهری و بهشتی هستند، اما آن‌چه از نزدیک دیدند و حس کردند، با آن‌چه می‌پنداشتند تفاوتی عجیب داشت. بنابراین در مواجهه با واقعیت‌های جامعه و فشارهای حکومت، یا سرخورده شدند یا انتظاراتشان را تعدیل کردند.»

به‌رغم این‌گونه تحلیل‌ها، نیروهای نخبه و جوان حوزه پای کار آمدند. دغدغه‌ی تحول به تدریج در بین بسیاری از برجستگان و نخبگان حوزه شکل گرفته بود و تلاش‌ برای آن، فراگیر می‌شد. مطابق معمول چند شورا و مجمع و همایش‌ در سطوح مدیریتی حوزه شکل گرفت تا راه‌های اصلاح و تحول حوزه را شناسایی و اجرایی کنند. برخی مدارس و مؤسسات وابسته به حوزه، حتی رشته‌های تخصصی و آموزش زبان خارجه را آغاز کردند و برخی تقسیم‌بندی‌ها صورت گرفت تا خروجی‌های این نظام آموزشی مدیریت شوند و روحانیانی برای نیازهای گوناگون جامعه تربیت گردند، اما هنوز خبری از تغییر کتاب‌های درسی نبود.

 

آماده‌ایم تا ...

با وجود تلاش‌ها و حرکت‌های ارزشمند در سال‌های دهه‌ی هفتاد- مانند تشکیل شورای سیاست‌گذاری حوزه- محیط‌های باز آزاداندیشی برای نظریه‌پردازی و تولید علم هنوز کم‌تر مورد توجه بود. تا آن‌که در آستانه‌ی دهه‌ی هشتاد، ایده‌ی «نهضت نرم‌افزاری و تولید علم» توسط رهبر انقلاب مطرح شد. ایشان در دیدار هشتم بهمن‌ 1381 با اعضای انجمن قلم ایران، به‌طور ویژه بر این ایده تأکید نمودند و رهنمودهای ایشان با حمایت و استقبال نخبگان حوزه همراه شد. پنج روز پس از این دیدار، جمعی از دانش‌آموختگان و پژوهش‌گران حوزه‌ی علمیه‌ی ‌قم در نامه‌ای به آیت‌الله خامنه‌ای اعلام آمادگی کردند که بار این حرکت علمی نوین را به دوش بکشند. امضای بسیاری از نخبگان و نوگرایان و تحول‌خواهان حوزه در پایین این نامه ‌دیده می‌شد؛ صادق لاریجانی، حسن رحیم پور ازغدی، رسول جعفریان، حمید پارسانیا، جواد محدثی، محسن قمی، سید عباس صالحی، محمدتقی سبحانی و...

پاسخ رهبر انقلاب به این نامه نیز در تاریخ تحولات علمی کشور جالب توجه است. ایشان ضمن پیشنهادهایی برای بازشدن افق نوگرایی، آزاداندیشی و نظریه‌پردازی برای تولید علم، اظهار امیدواری کردند که مراحل اجرای این ایده دچار فرسایش اداری نشود و تا پیش از بیست‌وپنجمین سالگرد انقلاب اسلامی، نخستین ثمرات مهم آن آشکار شده باشد.

این ایده را به‌طور ویژه دفتر تبلیغات حوزه‌ی علمیه پیگیری کرد که حالا مدیریت آن را نخبگان جوان و تحول‌گرا بر عهده داشتند. ده‌ها کرسی نظریه‌پردازی درباره‌ی مسائل گوناگون علمی و دینی تشکیل شد، اما هنوز حلقه‌ی مهمی از فرآیند تحول در میان همه‌ی این کوشش‌ها و تلاش‌ها گم بود؛ «مدیریت تحول». حقیقت آن بود که دغدغه‌هایی مانند شکل‌گیری نهادهای مدیریتی و برنامه‌ریزی‌های جدید اگرچه اقداماتی مثبت در اولین گام‌های تحول بود، اما ایده‌ها و شیوه‌های مدیریت وقت حوزه، دیگر نمی‌توانست پاسخ‌گوی شتاب این تحولات باشد. گام بعدی به متن آمدن حاشیه‌های دیروز بود که امروز پررنگ‌تر و پویاتر شده بودند. 

 

مدیریت تحول

دوازده سال پس از سخنرانی معروف به «حفظ، ترمیم، بالندگی» و پس از دیدار اردیبهشت 1386 فضلای حوزه‌ی مشهد با رهبر انقلاب که طی آن نخبگان جوان نتوانسته بودند حرف‌هایشان را بزنند، نوبت آن بود که دغدغه‌ها و برنامه‌هایی را که نمی‌شد در فضای حوزه اجرا و حتی مطرح کنند، با رهبر انقلاب در میان بگذارند. هشتم آذرماه 1386 جمعی از دانش‌آموختگان و پژوهشگران حوزه مهمان رهبر معظم انقلاب بودند. سه ساعت طول کشید تا 17 نفر از نخبگان حوزه‌‌های قم، مشهد و اصفهان انتقادها و پیشنهادهای خود را با رهبر در میان گذاشتند و سپس منتظر رهنمودهای آیت‌الله خامنه‌ای شدند.

رهبر انقلاب که گویی از سه ساعت شنیدن دردهای حوزویان خسته نشده بودند، بعد از ابراز خرسندی از فراگیر شدن تحول در متن حوزه و البته گلایه از زمین ماندن برخی برنامه‌ها و پیشنهادهای لازم که مدت‌ها پیش ارائه کرده بودند، این‌بار «مدیریت تحول» را مرکز ثقل سخنانشان قرار دادند و از لزوم تغییر نگرش‌های گذشته و ایجاد نگرش‌هایی تازه‌ با هدف مدیریت تحول سخن گفتند که به نظر ایشان طبیعی، حتمی و سنت‌ آفرینش است: «کلید همه‏ی اقدام‌های مثبت سازمان‌یافته‏ی قابل انتظارِ نتیجه که آدم بتواند نتیجه را از آن‌ها انتظار ببرد، مدیریت است.»

این‌بار رهنمودهای رهبر انقلاب با هشداری جدی‌تر از همیشه همراه بود که موجی از تحرک را پس از این دیدار در حوزه ایجاد کرد: «اگر حوزه بخواهد از تحول بگریزد، منزوی خواهد شد؛ اگر نمیرد، اگر زنده بماند!» این سخنان رهبر انقلاب، صحبت‌های چهار روز پیش آیت‌الله مصباح یزدی مسؤول وقت مؤسسه‌ی امام خمینی(ره) را نیز تحت تأثیر قرار داد که از هفتاد سال رکود و ضعف و ایستایی در حوزه‌ها شِکوه کرده و لزوم تحول در حوزه را یادآور شده بود.

بلافاصله پس از این دیدار، اجماع فعالان حوزه در سطوح مختلف آموزشی، پژوهشی و مدیریتی در رسانه‌ها بروز یافت. نامه‌هایی به امضای آیت‌الله محمد یزدی(رئیس وقت جامعه‌ی مدرسین حوزه‌ی علمیه‌ی قم) و حجة‌الاسلام‌والمسلمین حسینی بوشهری(مدیر وقت حوزه‌ی علمیه‌ی قم) و نیز دیگر مدیران ارشد حوزه در حمایت از پیشنهادهای رهبر انقلاب منتشر شد. شورای پیشبرد و ارتقای حوزه و دفتر پیگیری مطالبات رهبری از حوزه نیز شکل گرفتند تا این بار دغدغه‌های رهبری را درباره‌ی مدیریت تحول در حوزه‌ی علمیه به صورت نهادینه پیگیری کنند. چند ماه بعد کتابی به نام «تحول و بالندگی» منتشر شد که متن گفت‌وگوی نخبگان حوزه و رهبر انقلاب و نیز متن سخنان آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار سال 74 را که تا کنون به صورت کامل و رسمی منتشر نشده بود، در بر داشت. این‌بار آیت‌الله خامنه‌ای در پایان جلسه‌‌، توصیه‌ کرده بودند که متن صحبت‌ها و پیشنهادهای نخبگان حوزه نیز، به‌طور کامل و در قالب کتاب، چاپ و روانه‌ی بازار نشر شود.  

به نظر می‌رسد در هیچ دوره‌ای نیاز به تحول و فرصت و امکان آن در حوزه به صورت توأمان و تا این اندازه، جدی نبوده است. بر اساس آمارهای خبرنامه‌ی تحلیلی «تحول در حوزه‌ علمیه»، دغدغه‌ی تحول در بدنه‌ی حوزه ریشه‌دار و فراگیر شده است که این خود از گام‌های مؤثر تحول است. اگرچه 77 درصد از حوزویان سرعت تحولات را کُند یا بسیارکند ارزیابی می‌کنند و حدود 65 درصد آن‌ها اولویت‌ها را در فرآیند تحول به ترتیب در آموزش و مدیریت و تبلیغ حوزه می‌بینند، اما بیشتر ایشان کاستی‌های این بخش‌ها را در «شیوه‌ها و روش‌ها» می‌دانند و معتقدند که با سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی مناسب در فرآیند مدیریت تحول، می‌توان به نقطه‌ی مطلوب رسید.

مصطفی غفاری

http://farsi.khamenei.ir/special?id=3943

نگاهی به سخنان و رهنمودهای رهبر انقلاب درباره حوزه

 

نوآوری و تحول، برنامه‌ حوزه

وضعیت دوران انقلاب و توجه روزافزون به اسلام در خارج از مرزهای کشور اسلامی، ایجاب می‌کند که علمای دین، با بینشی کاملاً نو و با استفاده از ذخیره‌ی بی‌پایان معارف دین و با اسلوب فقاهت سنتی و اجتهاد زنده و پویا، راه جامعه‌ی اسلامی را هموار نمایند و حوزه‌های علمیه با تحولی اساسی، خود را با نیازهای امروز جهان تطبیق دهند و نوآوری را جهت و سمت برنامه‌های خود قرار دهند و البته با اعمال دقت لازم و برجسته کردن اصول و مبانی فقاهت، راه را بر التقاط و کجروی ببندند.

پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) 10/3/69

بی‌خبری

نظام جمهوری اسلامی به طبیعت خود، نظامی وابسته‌ی به علمای دین است؛ و علمای دین، هم از این حیث که در پدید آوردن این نظام سهم اوفر را داشته‌اند و هم از این جهت که مردم درباره‌ی نظام به آن‌ها مراجعه می‌کنند و هم از این جهت که خود از جهات مختلف و در مشاغل مختلف، در نظام مسؤولند... باید از وضعیت و موجودیت نظام، آن‌چنان که هست، مطلع باشند؛ نقایص را بشناسند و پیشرفت‌ها را بدانند؛ آن‌جا که کمک لازم است، آن را تشخیص بدهند؛ آن‌جا که دشمن به آن توجه پیدا کرده و هدف گرفته است، آن را شناسایی کنند تا بتوانند نقش صحیح خود را در تداوم این نظام ایفا کنند. حوزه‌ی علمیه و علمای دین و جوامع دینی و روحانی نمی‌توانند از وضع نظام بی‌خبر باشند و بی‌خبر بمانند و این بی‌خبری را تحمل کنند.

سخنرانی در جمع علما و مدرّسان و فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم30/11/70

یک عمر سخن
حوزه‌ی علمیه، یک دستگاه تولیدی و یک کارخانه‌ی عظیم انسانی است؛ باید دایم تولید کند؛ باید کتاب تولید کند؛ آدم و عالِم تولید کند؛ متدین تولید کند؛ فکر تولید کند و حرف تازه‌ای بزند. حرف تازه که تمام نشده است. بزرگان ما می‌گویند که هر وقت به قرآن مراجعه می‌کنیم و در آن تدبر می‌کنیم، حرفی می‌یابیم که قبلاً نیافته بودیم؛ خیلی خوب، این حرفِ تازه است. بعضی‌ها نگویند که هرچه حرفِ تازه است، در دین است؛ دیگر چه حرف تازه‌ای می‌خواهید. بله، ما همان دین را درست نشناختیم! باید حرف‌های تازه‌ی دین را در بیاوریم؛ «یک عمر می‌توان سخن از زلف یار گفت». این‌طور نیست که همه‌ی حرف‌های دین همین چهار تا حرفی است که من و شما در منبرها یا در کتاب‌های علمی و تبلیغی و رساله‌مان بیان کرده‌ایم؛ نخیر، بیش از این‌هاست؛ شما جلو بروید، خدا به شما حرف جدید خواهد داد.

سخنرانی در جمع علما و مدرّسان و فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم30/11/70

سازندگی رهبر

حوزه‌ی علمیه باید کارخانه‌ی سازندگی انسان، سازندگی فکر، سازندگی کتاب، سازندگی مطلب، سازندگی مبلّغ، سازندگی مدرّس، سازندگی محقق، سازندگی سیاستمدار و سازندگی رهبر باشد. حوزه‌ی علمیه باید به جایی برسد که همیشه ده، بیست نفر شخصیت آماده برای رهبری داشته باشد؛ که اگر هرکدام از این‌ها را در مقابل زبدگان این امت بگذارند، بر او متفق بشوند که برای رهبری صلاحیت دارد. حالا حوزه‌ی علمیه این کارها را می‌تواند بکند، یا نمی‌تواند بکند؟ همه‌ی ما در این‌جا خودمانی هستیم. سابقه‌ی آخوندی و حوزوی من از بسیاری از شماها بیشتر است؛ شاید هم اگر ادعا کنم از اکثر شماها بیشتر است، خیلی گزافه نباشد؛ چون می‌بینم ماشاءاللَّه اغلب شما از من جوانترید. من نسبت به مسائل روحانیت، علاقه‌ی عمیقی از نوع علاقه‌ی انسان به نفس و متعلقات خودش دارم. مسأله، مسأله‌ی یک شیئ خارجی نیست که درباره‌اش بحث کنیم. من که نگاه می‌کنم، می‌بینم حوزه‌ی ما این‌طوری نیست.

سخنرانی در جمع علما و مدرّسان و فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم30/11/70

چه اشکالی دارد؟

چه اشکالی دارد که عده‌ای بنشینند کتاب درسی جدید تولید کنند؟ می‌گویند ما شهید ثانی نمی‌شویم! خیلی خوب، شهید ثانی نمی‌شوید اما بسیاری از فقهای امروز ما از فقهای گذشته واردترند. من نمی‌گویم رتبه‌ی علمی و استعدادشان بیشتر از آن‌هاست- شاید اگر در زمان آن‌ها بودند، مثل آن‌ها نمی‌توانستند باشند- اما بسیاری از آن‌ها، سطح معرفت فقهی‌شان بالاتر از خیلی از فقهای گذشته‌ی ماست؛ چرا نمی‌شود؟ کتاب اصول تولید کنید؛ کتاب فقه تولید کنید؛ برای مراتب مختلف تولید کنید؛ شکل درس را عوض کنید... نوآوری کنیم. مگر می‌شود این همه مجموعه‌ی انسانیِ با این عظمت و با این همه استعداد، در کتاب درسی نوآوری نداشته باشد؟ این همه کارها را چه کسی باید بکند؟ این کارها را بایستی مدیریت حوزه بکند. البته کارهای فردی انجام گرفته است؛ فرد مخلصی، مصلحی، دلسوزی، کتابی نوشته؛ کتابی تخلیص کرده؛ کتاب نویی آورده؛ درس جدیدی گفته؛ مطلب تازه‌ای آورده اما کار فردی به جایی نمی‌رسد؛ کار باید جمعی باشد؛ باید بر حوزه فرض بشود.

سخنرانی در جمع علما و مدرّسان و فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم30/11/70

سرباز خط مقدم

 امروز شما اگر عالم هم باشید، بسیار با تقوا هم باشید، اما زمانتان را نشناسید، آن وقت آسیب‌پذیر و لغزش‌پذیر و کم‌فایده خواهید بود؛ آن طوری که دیگر حکایتش فصل مفصلی است؛ «العالم بزمانه لا تهجم علیه اللّوابس». ما کسانی را دیدیم که عالم هم بودند، بی‌دین هم نبودند، اما در دورانی که می‌توانستند برای اسلام و مسلمین مفید واقع بشوند، مفید واقع نشدند؛ بعضاً حتّی خدشه‌ها و ضررهایی هم وارد کردند! پس، شد علم و تقوا و آگاهی سیاسی و اجتماعی؛ که این آگاهی، سلاحی است که در اختیار شما قرار دارد. با این سه خصوصیت، باید سربازان خط مقدم هم باشید. بله، اگر طلبه‌ای با این خصوصیات، واقعاً سرباز خط مقدم انقلاب و اسلام بود، ارزشش خیلی بالا می‌رود و خیلی شیوایی پیدا می‌کند.

سخنرانی در مراسم عمامه‌گذاری گروهی از طلاب حوزه‌ی علمیه‌ی قم30/11/70

مرکز اندیشمند

شرط اساسی برای تحول سالم و تکامل بخش در حوزه، نظم و انضباط و برخورداری از مرکزی اندیشمند و با نفوذ و مطاع است. هرج و مرج و پیروی از سلیقه‌های مختلف و گاه متضاد، تنها زیانش محروم ماندن از حرکتی سالم و منطقی و پیش‌رونده نیست؛ بلکه زمینه‌ی پیدایش تحول‌های ناسالم و حرکت‌های غیر منطقی و خسارتبار نیز هست. امروز حوزه‌ی علمیه ما، با وظیفه‌ی بزرگی که بر دوش دارد و با خسارت‌هایی که از درنگ در ترمیم و اصلاح، به خود و نیز به مخاطبانش وارد خواهد آمد، ناهماهنگی و خودسری را برنمی‌تابد. طلاب و فضلای جوان و نیز همه‌ی عناصر مؤثر در مجموعه‌ی حوزه، لازم است مدیریت جدید را پشتیبانی و یاری کنند و کار کنونی آن را که برداشتن نخستین قدم‌های جدی و عملی است، شتاب بخشند.

پیام به جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم به مناسبت تشکیل شورای سیاستگذاری حوزه24/8/71

علوم دیگر

فقه، محور تلاش علمی حوزه‌های علمیه بوده است و همواره نیز باید باشد. البته، تطور شرایط زندگی بشری، مانند همیشه، در استنباط احکام الهی تأثیراتی گذاشته و از این پس نیز خواهد گذاشت. با این حال، دو نکته لازم است مورد توجه کامل قرار گیرد: نخست آن‌که دیگر علوم اسلامی مانند تفسیر و حدیث و فلسفه و کلام و رجال و غیرها، باید مورد اهتمامی کامل و در متن اصلی برنامه‌های حوزه باشد و برای آن‌ها مدارس تخصصی تشکیل گردد تا این علوم که حوزه‌ی علمیه زادگاه و پرورشگاه آن است، از مهد خود بیگانه نگردد و در آن‌ها، حوزه به بیرون از خود نیازمند نشود. دیگر آن‌که، مجموعه‌ای از علوم انسانی و غیره، که دارای تأثیر در استنباط و تنقیح موضوعات فقهی‌اند، باید مورد عنایت قرار گیرند و فقیه این دوران، با همه‌ی ابزارهای استنباط صحیح که از آن جمله، تشخیص درست موضوعات است، مجهز گردد. بدیهی است که شناخت درست موضوع، در تصحیح شناخت حکم الهی، دارای تأثیری تمام است.

پیام به جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم به مناسبت تشکیل شورای سیاستگذاری حوزه24/8/71


فراگیری فن تبلیغ

تبلیغ یک فّن است و به تعلیم و فراگیری احتیاج دارد. همچنین نیاز دارد که نو به نو و روزبه‌روز، ضرورت‌ها و لوازم آن به مبلّغین ارائه شود. این‌ها چیزهایی است که لازم است. جامعه‌ی تبلیغی باید بتواند کار خود را درست انجام دهد. باید فنِ‌ّ تبلیغ را آموخت. باید کسانی این فن را یاد بگیرند و تعلیم دهند و تکمیل کنند. علاوه بر این نیازهای روزبه‌روز تبلیغ و مبلّغ، باید در اختیار آن‌ها قرار گیرد.

سخنرانی در دیدار جمع زیادی از روحانیون، فضلا و مبلّغان اسلامی در آستانه‌ی ماه مبارک رمضان27/10 74

امید من

حرکت اصلاحی، مدّت‌هاست که آغاز شده و خیلی هم خوب است؛ مانند همین تشکیلات مدیریّت. باید این اقدامات صحیح، در بخش‌های دیگر هم انجام گیرد. امید من به شما جوانان است. باید این آرزوها را در دل زنده نگهدارید و انگیزه‌تان را روزبه‌روز بیشتر کنید. این فکر را باید در داخل حوزه گسترش دهید. وقتی این فکر گسترش یافت و غالب شد، به عمل نزدیک خواهد شد و به فضل پروردگار، تحقّق خواهد یافت. البته دعا هم بکنید و از خدا هم بخواهید. از حضرت بقیةاللَّه الاعظم هم که سیّد و سالار همه‌ی ماست؛ رئیس و مدبّر امور ماست و سر رشته‌ی کارِ ما در دست اوست، کمک بخواهید؛ ان‌شاءاللَّه انجام خواهد شد.

سخنرانی در دیدار روحانیون و طلّاب ایرانی و خارجی در صحن «مدرسه‌ی فیضیّه‌ی قم»16/9/74

 

 

 


http://farsi.khamenei.ir/special?id=3938