روحانیت ؛ انقلاب ودفاع مقدس

روحانیت ؛ انقلاب ودفاع مقدس

سه وظیفه عمده روحانیت ازنگاه مقام معظم رهبری مدظله العالی :
«هدایت فکری و دینی»
«هدایت سیاسی و بصیرت افزایی»
«راهنمایی و حضور در عرصه خدمات اجتماعی»

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۶ آبان ۹۷، ۱۷:۰۸ - 00:00 :.
    تسلیت
بسم الله الرحمن الرحیم

در گذشته، حوزه‌های علمیّه در قبال حکومتها، در محیطهای شیعی و غیرشیعی، سه نوع عملکرد داشتند: یکی این‌که وابسته به دستگاههای قدرت بودند و روحانیتْ دولتی بود. در محیطهای مسیحی هم این‌گونه بوده و هست. حتّی در محیطهای غیرشیعی هم، روحانیت، بخشی از دستگاههای دولتی است. این، از نظر ما مردود است و قبول نداریم و آن را برای روحانیتْ مضرّ می‌دانیم. دستگاههای دولتی، نوسان و تلاطم دارند و آینده‌شان به طور دقیق قابل پیش بینی نیست. روحانیت باید همیشه امکان حضور قدرتمندانه‌ی نصیحت‌آمیز یا دخالت‌آمیز را برای خودش حفظ کند، والّا نمی‌تواند کاری انجام دهد. این خصلت هم، با این‌که بخشی از دولت یا حکومت باشد، نمی‌سازد. حوزه باید مستقل باشد و این، یک فرض است.
فرض دوم این است که حوزه، ضدّ و نقطه‌ی مقابل حکومت باشد. مانند حوزه‌های علمیه‌ی ما در پیش از انقلاب و در برخی از گذشته‌های دور که روحانیت شیعه، در مقابل دستگاه حاکمه قرار داشت. علّت آن، این بود که آن دستگاهها، دستگاههای ظلم و کفر و فساد بودند و روحانیت با آنها مخالف بود. این فرض هم بدیهی است که امروز مصداق ندارد. حوزه‌ی علمیّه‌ی اسلام، امروز نمی‌تواند با حکومتی که پرچم اسلام را برافراشته و اسلام را عزیز کرده و شریعت را از انزوا خارج کرده و از لحاظ اعتبار و آبرو در سطح بلندترین قلّه‌ی جهانی قرار داده است، مخالفت کند. بنابراین، فرض دوم هم مردود است. امروز این حکومتی که وجود دارد، در مبنا و اصل، زاییده‌ی خودِ حوزه‌ی علمیّه است. چطور ممکن است که حوزه با آن مخالفت کند؟! البته من حوزه را عرض می‌کنم. آدمهای مریض و خبیث بالذّات یا بالعَرَض را کار ندارم. آدمهای مریض و ناراحت، با هر دستگاه سیاسی‌ای مخالف نیستند. با حکومتی که مدبّرش ساواک بود، روابط بسیار خوبی هم داشتند.امروز هم که با دستگاه روحانیت مخالفند، از سرِ مبارزه‌جویی نیست و شجاعت مبارزه را هم ندارند. اگر تشری به آنها زده شود، از آنچه که کرده‌اند، هفت بار استغفار خواهند کرد! دشمنی آنان از سر دنائت و خباثت است. چون می‌بینند که حکومت اسلامی نجیبانه برخورد می‌کند، نانجیبانه در مقابلش می‌ایستند... مثلاً می‌توان مرحوم میرزای قمی رضوان اللَّه علیه را مثال زد که نسبت به فتحعلی‌شاه با سرسختی برخورد می‌کرد و هیچ باجی به او نمی‌داد. با این‌که فتحعلی‌شاه خیلی به میرزا هم اظهار ارادت می‌کرد؛ اما میرزا به او چندان اعتنایی نداشت. درعین‌حال، نام رساله‌ی جهاد خودش را «عبّاس‌میرزا» گذاشت؛زیرا او یکی از سرداران آن زمان بود و به‌هرحال، دولت ایران مدّت زمانی را با دولت متجاوز روس تزاری جنگیده بود و ایشان احساس تکلیف می‌کرد که باید از ایرانیان حمایت کند. از خود شاه که آدم فاسدی بود، نمی‌خواست به صراحت حمایت کند؛ بلکه از عبّاس میرزا که در میدان جنگ، جنگیده بود، این‌طور تجلیل می‌کرد.
به‌هرحال، دوره‌ی بی‌اعتنایی نسبت به حکومت را باید با اغراض سیاسی صحیح و کارهای بجا پشت سر می‌گذاشت.
این روش هم، امروز قابل قبول نیست. امروز اگر روحانیت در قبال حکومت، بی‌اعتنا و بی‌مبالات باشد، هم خودش ضایع خواهد شد و هم حکومت اسلامی تضعیف می‌شود. حکومت اسلامی، حکومت قرآن و حکومت فقه و فقیه و حکومت علم و عدل است. حکومت برای گسترش آرمانهای اسلامی است. تشکیل حکومت اسلامی، آرزوی همه‌ی اولیاءاللَّه در طول تاریخ بوده است. هر فرد مؤمنی وظیفه دارد از آن دستگاه سیاسی که اسلام را ترویج و احکام آن را پیاده می‌کند، حمایت کند. مگر عالِم دین می‌تواند نسبت به حکومت اسلامی بی‌اعتنا بماند؟! افراد کافر به اسلام، در مقابل حکومت طاغوتی بی‌اعتنا می‌مانند. «طاغوت» یعنی کسی که در مقابل خدا، دستگاهی برپا می‌کند: انداداللَّه، شرکاءاللَّه. کسانی که خود را بنده‌ی مطیع خدا می‌دانند، برای تحقّق اهداف خدایی تلاش می‌کنند و صبح و شام در مقابل پروردگار پیشانی خضوع به خاک می‌سایند که به آنها توفیق دهد خدمتگزار دین او باشند. اگر اینها در کشور، زمام قدرت را به دست گیرند، همه وظیفه دارند که مانند یک عبادت، از آنان حمایت کنند.
در گوشه و کنار، شاید افرادی هستند که خیال می‌کنند این نشانه‌ی زهد و علم آنان است که از کار کنار بکشند و کاری با حکومت نداشته باشند. مگر چنین چیزی امکان دارد؟! البته چون می‌خواهیم نسبت به مسائل، حُسن ظن داشته باشیم، می‌گوییم: «این، نشانه‌ی بی‌خبری و غفلت آنان است.» والّا اگر غفلت و بی‌خبری نباشد، نشانه‌ی چیزهای خیلی بدی خواهد بود. پس، این فرض هم مردود است.
امروز، فرض چهارمی هم وجود دارد و آن عبارت است از حوزه‌ی علمیّه‌ی مستقلِ‌ّ از حکومت که همکار حکومت است. کار خود را در مجموعه‌ی عظیمی که امروز بر دوش همه است، انجام می‌دهد. وابسته به دولت نیست؛ اما به دولتْ کمک و از آن پشتیبانی می‌کند. به آن خدمت می‌دهد، آن را نصیحت و راهنمایی می‌کند و مقرّرات اسلامی را به آن می‌شناساند. امروز دستگاه قضایی در زمینه فقهی، نیازمند حوزه‌های علمیّه است و دستگاههای اجرایی و قانونگذاری، بیشتر احتیاج دارند. دانشگاهها، نیروی نظامی، کارخانه‌ها و تمام اقشار ملت، نیازمند حوزه‌های علمیّه‌اند. همچنین، این نظام، در رأس خود کسی را می‌خواهد که پرورده این حوزه‌ها باشد. این همکاری و همگامی، باید به شکل صحیحِ آن باشد.۱۳۷۴/۰۹/۱۶

بیانات در دیدار جمعی از روحانیون
http://farsi.khamenei.ir
  • ۹۳/۰۹/۱۰
  • مجتبی دهقان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی