شعله ورشدن ارادت به حضرت روح الله ( شهید حجةالإسلام حاج شیخ عباس شیرازی)

شهید حجةالاسلام عباس شیرازی و مرحوم آیت الله طاهری خرم آبادی
زندگینامه:
شهید حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ عباس شیرازی در سال 1323 در یکی از بخشهای شهرستان رفسنجان بنام کشکوئیه متولد شد. نام پدر بزرگوار شهید اسدالله می باشد و نوشته های این صفحه از بیانات پدر بزرگوار شهید می باشد. تحصیلات خود را تا سوم ابتدایی در کشکوئیه ادامه داد و بدلیل کمبود امکانات برای ادامه تحصیل به نوق و سپس به شهرستان رفسنجان رفت و تحصیلات دوره راهنمایی خود را در رفسنجان به پایان رساند.
آشنایی با اساتید و روحانیونی از جمله آیت الله جنتی و حجه الاسلام ری شهری که برای برگزاری مراسم مذهبی به کشکوئیه می آمدند باعث شد تا علاقه وافر به فراگیری علوم دینی راپیدا کند. در نتیجه در سن 14 یا 15 سالگی به حوزه علمیه قم وارد شد و به تحصیلات خود ادامه داد. در آنجا با استفاده از محضر اساتید بزرگوار و همچنین علمای اعلام و آیات عظام بزودی مراتب بالایی از علوم حوزوی را طی نمود و همزمان با تعلیم بر کرسی تدریس تکیه زد و در منبر و سخنوری مشهور گردید. زکاوت و کنجکاوی او وی را در رشته قلم زنی نیز موفق نمود و تقوا و تدین آن شهید عزیز محبت به او را در دل اساتیدش جای داد.
همزمان با آغاز انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام در سال 42 آن شهید بزرگوار پا در رکاب و دفاع از اسلام و حمایت از حضرت روح ا… برخاست و با سخنرانی های پرشورش در محدوده وظایف الهی خویش راه را برای مشتاقان ترسیم نمود و بر علیه حکومت ستم شاهی فعالیت های گسترده ای نمود و برای هما ن بارها ممنوع المنبر شد و یکبار نیز در سال 1357 به زندان افتاد پس از پیروزی انقلاب نیز این ارادت به حضرت روح الله در وجودش شعله ور شد و او را گرمتر از دیروز به صحنه کشاند وی نیز در هر مسئولیت با تلاشی بی وقفه چنان عمل می نمود که متصدیان امر انقلاب را وا می داشت تا به او مسئولیت تازه و جدیدترو بالاتری را پیشنهاد نمایند. گاهی در منصب امامت جمعه تنکابن و خمین و بعد به عنوان بازرس ویژه دادستان کل انقلاب و سپس در جایگاه قائم مقامی بازرسی کل کشور و قائم مقامی سازمان تبلیغات اسلامی و همزمان با آن در مؤسسه اسلامی مسجد جامع نارمک و هسته مرکزی گزینش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شورای عالی تبلیغات و عضو هیئت رئیسه دفتر تبلیغات اسلامی قم به اسلام خدمت می نمود و چون حضور در میدان رزم را نیز برای خود وظیفه می دانست دوشادوش رزمندگان پرتوان اسلام بود، پیشنهاد پذیرفتن مسئولیت فرماندهی تبلیغات جبهه های جنگ را غنیمت شمرد و با پذیرفتن آن در اواخر عمر نیمی از روزهای هفته را با مسافرت به مناطق غربی و جنوب کشور باب تازه ای را در زندگی خود گشود.
زکاوت و کنجکاوی:
و بالاخره فدائی آن تلاش های بی وقفه گردید و در روز جمعه 17 خردادماه 64 هجری شمسی مصادف با 17 رمضان المبارک به سوی معبود بال گشود، از ما جدا شد و بر بالای دست ها تشییع گشت و در کنار حرم حضرت فاطمه معصومه «سلام الله علیها» آرام گرفت.
سیره شهید
یکی از برادران شهید در رابطه با شهید می فرمایند: شهید بزرگوار سطح دو حوزوی راتمام کردند و از اساتیدی که شهید در کلاس درس انها شرکت نمودند ، آیت الله تبریزی بود ودرکلاس درس فلسفه شهید بزرگوار آیت ا… مطهری شرکت می کردند و در رشته فن و خطابه مهارت خاصی داشت و همچنین در رشته نویسندگی مهارت داشد. در اینجا خاطره ای از فرزند شهید بیان می کنم. در یکی از سخنرانی های پدرم در چالوس مأمورین شاه مسجد را محاصره کردند و خواستند ایشان را دستگیر کنند باایشان از در مخفی با یک وسیله ای که قبلا آماده کرده بودند ، فرار کردیم و با یک دشواری از بین آتش فرار کردیم با این حال ایشان لباسشان را در آورده بودند و بعد از آن جلسه در جایی دیگر ایشان منبر داشتند و گفتند من باید حتما منبرم را بروم با اینکه ایشان در تعقیب بودند در حدود دو ساعت توصیه هایی را داشتند.
فرزند شهید در مورد رفتار شهید بزرگوار در منزل می فرماید: رفتار پدر بزرگوارم صبورانه بود،مثلا اگر می خواستند حمد و سوره را تعلیم د هند اگر چندین بار غلط خوانده می شد، ایشان تصحیح می کردند ،خیلی صبر عجیبی داشتند.
عفو و گذشت از خطایی که خدای ناکرده در منزل بود و یا در فرزندان بود تا آنجایی که ضرر به تربیت فرد در اسلام و تربیت اسلامی نداشته باشد بسیار زیاد بود. و اگر منافات داشت برخورد سخت می کردند و با تندی مقابله می کردند که خدای ناکرده انحرافی پیش نیاید. در رابطه با برخورد ایشان با فرزندان رفتار بسیار صمیمانه بود و در خیلی از مواقع چون من به منبر ایشان علاقه داشتم مرا همراه خودشان می بردند بدون اینکه عذری بیاورند ،حتی ایشان روی حرکات و را ه رفتن من دقت داشتند . یادم هست که من یک دفعه جلوی ایشان قدم می زدم ،گفتند این طریق قدم زدن نیست. معلوم است که حتی به حرکات ظاهری هم عنایت داشتند که این حرکات نیزدرست باشند.
پدر بزرگوار شهید بنام محمد شیرازی بیان می کنند شهید بزرگوار اخلاص زیادی داشتند در اوایلی که ایشان می خواستند به حوزه علمیه بروند یکی از افرادی که با شهید آشنا بودند گفته بود می خواهی بروی آخوند پنج ریالی بشوی،چون اصطلاحی بود بین مردم روستا کسانی که روضه می خواندند به آنها 5 ریال پول می دادند . شهید فرموده بود من برای رضای خدا درس می خوانم و کاری به 5 ریالش ندارم.
حجت الاسلام والمسلمین سید ابوالحسن نواب در مورد شهید می فرمایند: آشنایی من با شهید از سفری که شهید به هند تشریف آوردند آغاز شد و من با روحیات ایشان آشنا شدم.
ایشان قدرت برقراری ارتباط و انس ایشان با جوانان خیلی بالا بود ، در برخورد با دانشجویان در هند ملاحظه کردم ایشان حالت مردمی بودن غیر تصنعی داشت. آقای شیرازی واقعا مردمی بود و از هیچ خلق و خوی استکباری برخوردار نبود. ضمنا ایشان سخنران خیلی خوبی بودند به طوری که من شنیدم آقای فلسفی به ایشان دل بسته بودند و امید داشتند که آقای شیرازی خلاءوجودی خود را پر کنند و واقعا از معدود منبرهایی بود که منبرش از هر جهت فوق العاده بود.
یکی از ترفندهای شهید را حضرت حجت الاسلام حاج آقای صفایی رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرمانده کل قوا اینطور بیان می کنند، شهید در هیئت انصارالحسین که در تهران تشکیل شده بود و آیت الله هاشمی رفسنجانی هم در کتاب راجع به خاطرات دوران مبارزه شان نوشتند نقش این هیئت و این که ساواک روی این هیئت حساسیت داشته بیان کرده اند، آقای شیرازی یکی از سخنرانان این هیئت بود که صبح های جمعه در منازل تشکیل می شد شهید شیرازی برای اینکه ساواک را گیج کند گاهی به نام شیخ کرمانی ، شیخ شیرازی ، شیخ رفسنجانی، شیخ زرندی و غیره در آنجا سخنرانی می کرد . ساواک برداشت می کرد که چهار شیخ در آنجا صحبت می کنند.
در ادامه به یکی از بیانات حضرت حجت الاسلام حاج آقای فاکر نماینده مردم مشهد رئیس شورای اسلامی اشاره می کنیم: ایشان در خوابی که شهید بزرگوار را دیده اند چنین نقل می کنند: در عالم خواب دیدم در مکه مکرمه در مسجدالحرام در طبقه دوم شهید را دیدم که یک برگی بزرگ روی سر شهید سایه انداخته ، به طوری که شناخته نمی شدند جلوتر رفتم و دیدم شهید بزرگوار شیرازی هستند (در عالم خواب می دانستم ایشان به شهادت رسیدند) از ایشان پرسیدم از عالم برزخ چه خبر؟ جوابی به من ندادند با تکرار حرف من و اصرارم ایشان جواب دادند اگر می دانستم که در عالم برزخ این قدر نماز به کار می آید همه کارهایم را رها می کردم خورد و خوراکم را کم می کردم و مرتبا نماز می خواندم این در حالی است که این شهید بزرگوار اهتمام زیادی به نماز داشتند یکی از همشهری های شهید نقل می کند روزی در خانه پدر اقای شیرازی بودیم، ایشان (شهید) تازه از راه رسیده بودند و خستگی از چهره ایشان نمایان بود بعد از احوال پرسی و خوش و بش با اطرافیان با حالت تعجب دیدم ایشان در گوشه ای از اتاق سجاده شان را پهن کردند و مشغول نماز شدند ، نمازی که من تا آن زمان به این زیبایی ندیده بودم و با خودم گفتم شهید بزگوار با حالت خسته چطور مشغول راز و نیاز با خدا هستند، و ما هم چقدر به نماز اهمیت می دهیم.
برادر بزرگوار شهید حضرت حجت الاسلام والمسلمین علی شیرازی در باب اهمیت شهید به شئونات طلبگی می فرمایند: در اوائل طلبگی شهید بزرگوار در سفر اولی که به رفسنجان آمدند با کت و شلوار جدیدی آمدند . پدرم برای اینکه ایشان را امتحان کنند تا ببینند چقدر طلبگی برای ایشان اهمیت دارد رو کردند به شهید و گفتند (عباس) تو اگر طلبگی را دوست داشتی شأن طلبگی را رعایت می کردی و کتی که طلاب می پوشند (کت بلندی که تا زیر زانوها می آمد) می پوشیدی و با این وضع نمی آمدی و لذا من دیگر مانع رفتن شما به قم می شوم. والده ام تعریف می کرد که شهید تا دو روز در خانه پیش من گریه می کرد و التماس که به بابا بگو بگذار بروم و بعد از آن دیگر از شهید خلاف شأن طلبگی دیده نشد.
جناب تیمسار عباس محتاج فرمانده نیروی دریایی ارتش که همسایه شهید بودند در بیان خاطره ای می فرمایند: آن شهید اهمیت زیادی به نماز اول وقت داشتند به دوستان هم سفارش می کردند نماز را اول وقت بخوانند . ایشان می فرمایند عزیزان روحانی که در زمان جنگ در جبهه حضور داشتند (بعضا) با لباس رزمندگان بودند و لباس روحانیت را نمی پوشیدند اما شهید هر موقعی که در جبهه ها حضور پیدا می کردند با لباس روحانیت بودند و می فرمودند: روحانی اگر شناخته شود اثر خوبی در رزمندگان می گذارد و باعث تشویق و ترغیب رزمندگان می گردد جناب تیمسار می فرمایند: در مجموع هرگاه موضوعی پیش می آید و یاد شهید می افتم می بینم که ایشان واقعا بزرگوار بودند و شهادت حق ایشان بود.
در بیان تواضع شهید و بی علاقگی این شهید به دنیا تیمسار محتاج می فرمایند: خانه هایی که در اختیار ما می گذاشتند بسیار بزرگ بود . نزدیک 160-170 متر وسعت داشتند ، بارها خودم از شهید شنیدم که می فرمود: این آپارتمانها خیلی بزرگ است (نه این که شهید توانایی این را نداشت که چند متر موکت بگیرند) خیلی تعلق خاطر به دنیا و مسائل دنیایی نداشتند.
آخرین یادداشت شهید:
بسمه تعالی
از همه التماس دعا عفو و بخشش دارم . حتما بگویید خدایا از او گذشتیم او را بیامرز ان شاءا….
با فضل و رحمت بی انتهای الهی ملاقات ما با هم در جنت و رضوان الهی در جوار انبیاء و اولیاء انشاءالله انشاءالله
ا نشاءالله.
توصیه شهید به فرزندان و همسرش: اگر چیزی در منزل احتیاج دارید و نداریم برای خدا صبر کنید و بخاطر خدمت به دین تحمل کنید و این همه سختی برای رضایت خدا و خدمت به اسلام است. همیشه به اعضای خانه توصیه می کردند که نماز جمعه را ترک نکنید.
یادداشتهای شهید که در تقویم جیبی ایشان نوشته شده است:
خداوندا قلب مؤمن عرش تو است و جایگاه محبت تو، پس محبت به دنیا و غیر خودت را از دل ما ببر.
روح و جسم و قلب ما را در تسبیح و تقدیست هماهنگ گردان و شبهای تار ما را با چشمانی بیدار و پر اشک با یاد خودت منور بگردان و از فراقت سراسر وجودمان را نالان.
خداوندا تو از هر مادری مهربانتری، تو سراسر لطف تو سراسر خیری و سراسر رحمتی، خدایا تو آن زیبای پاکی هستی که عارف به تو نیازی به تهدید تطمیع ندارد. بلکه با شناخت تو به خاک افتادن و خضوع و خشوع در برابرت امری بدیهی است.
خدایا آنچنان نور و بصیرتی به ما عطا کن که با آن حجابها را بشکافیم و به کمالی دست یابیم که تو را برای خودت بخواهیم.
خدایا آنانکه تو را دارند چه کم دارند و آنانکه تو را رها کرده اند چه دارند.
خدایا آنانکه تو را شناختند تو را می خواهند و آنانکه تو را می خواهند دل به دنیا نمی بندند و آنانکه دل به دنیا نمی بندند در موقع امتحان همه چیز را به تو می دهند و با شنای خود در بحر خون و درد و رنج و بلا به عشق الهی خود مهر تأیید می زنند.
پس خداوندا ، معبودا همه دردهای ما را محو در یک درد کن و آن درد فراق خودت.
همه آرزوهای ما را محو در یک آرزو گردان و آن آرزوی وصال خودت.
چشمه معرفت:
تبلیغ رسالتی است که اول بار خداوند متعال بر دوش فرستادگانش نهاد تا دریچه رستگاری را به روی آدمیان بگشاید وراه سعادت آنان را هموار سازند، گذشت زمان این ودیعه الهی را به دست علما سپرد تا بتوانند ضمن استفاده از فطرت پاک و خداجوی انسانها با بهره گیری از تعالیم و آموزه های انبیای الهی آدمیان را در ادامه حرکت به کمال نزدیک کنند که در این میان انجام رسالت تبلیغ مستلزم شناخت ویژگیها و خصوصیات انسانی می باشد. یعنی انسان در هر مرحله ای از زندگی دارای نوعی تفکر احساس و رفتار است. در توصیه های امیر بیان و ناخدای کشتی انسان سازی علی علیه السلام به کمیل آمده است: «یا کمیل مامن حرکه الا وانت محتاج الی معرفه» (تحف العقول ص 171) ای کمیل حرکت و کاری نیست مگر اینکه تو در انجام آن نیاز به شناخت داری. شناخت اولین و مؤثرترین ابزار حرکت است آن هم حرکتی که در جهت سوق دادن افراد به سوی فلاح و سعادت باشد. در هر حال پرداختن به مقوله تبلیغ آن هم در شرایطی که خطر شبیخون فرهنگی جوانان ما را تهدید می کند بدون شناخت و آگاهی از ابعاد گوناگون شخصیتی افراد میسر نخواهد بود. شهید بزرگوار شیرازی که مسئولیت تبلیغات جبهه و جنگ را بر عهده داشت پیشاپیش افراد خطر جدی را درک کرده بود و بر این اساس شیوه های تبلیغ را در جبهه و جنگ هدایت و رهبری می کرد. او تأکید وافر بر گرایش به دینداری جوانان داشت و آن را حساس ترین و در عین حال بهترین مرحله زندگی انسان برای تربیت پذیری می دانست. شیرازی که خود تربیت شده مکتب امام صادق علیه السلام بود، درک درستی از سخن آن حضرت داشت که بنا بر روایت مردی از یاران امام صادق به نام ابی جعفر احول مدتی در بصره به تبلیغ مشغول بود. روزی خدمت امام رسید، حضرت از او پرسیدند مردم بصره را در پذیرش روش و سیره اهل بیت چگونه دیدی، گفت تعداد اندکی از آنان تعالیم اهل بیت را پذیرفتند، امام علیه السلام فرمودند: «علیک بالاحداث فانهم اسرع الی کل خیر» بر تو باد که به جوانان توجه کنی، زیرا آنان سریع تر به هر کار خیری روی می آورند.
ویژگی دیگری که او با توجه به سیره نبوی تأکید داشت احترام و ایجاد رابطه مهر و محبت بین رزمندگان اعم از فرماندهان و بسیجیان و سربازان و غیره بود. زیرا خلق نیکو واستفاده از ابزار محبت و رأفت در منش بزرگ مربی آفرینش پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم وجود داشت، بگونه ای که خداوند متعال در مورد او فرمود: «لو کنت فضلا غلیظ القلب لانفضوا من حولک» آل عمران /159
و اگر تند خو و سنگدل بودی قطعا از پیرامون تو پراکنده می شدند و علاوه بر این دو مورد که رمز اصلی موفقیت او بود به اصول دیگر مانند پرهیز از نصیحت بی جا و اجبار، هماهنگی در گفتار و کردار، تشویق و ترغیب، پرهیز از توضیحات بی جا، انتقال تدریجی مفاهیم دینی،تقویت شناخت با بهره گیری از تمام ظرفیت های ممکن و معرض رزمندگانی که در دینداری و قرآن پژوهی،حدیث پژوهی و حفظ آنان موفقیت به دست می آورند و مورد تشویق قرار دادن آنها.
http://nabnews.ir/?p=3187
- ۹۳/۰۷/۲۸