عالمی بصیر و روشنفکری زمان آگاه

برادرزاده آقا محمدخان قاجار که باباخان پسر حسینقلی خان جهانسوز بود، در اوایل تأسیس سلسله قاجار پس از آقا محمدخان به نام فتحعلی شاه، بر اریکه سلطنت ایران تکیه داشت. در زمان پادشاهی این سلطان بی اراده عیاش، مرتباً قسمت های مهمی از سرزمین های آباد و حاصلخیز ایران از پیکر پاک و مقدس وطن منتزع و در عوض به وسعت و تعداد حرمسراها و مراکز عیش و نوش این مرد خودخواه و مستبد افزوده می شد. در همین موقع روحانیون واقعی عالیقدر وطن از گفتن حقایق ابا نداشتند و بی چون و چرا دست به افشای واقعیات زدند، خواستار اصلاحات و حفظ حدود و ثغور کشور باستانی خویش بودند و بدین گونه بود که به دستور همین پادشاه، مردی روحانی، فاضل و آگاه از سلاسه شیخ صدوق بزرگ به نام ملا محمد مهدی به واسطه انتقاد از دستگاه ظلمانی وقت، از کرمانشاه به یزد تبعید شد و هم او، هم جد پدر بزرگوار مردی است که در این نوشتار از او صحبت خواهد شد. بلی گفتار ما درباره فقید سعید، مجاهد نستوه، حضرت آیت الله شیخ محمد صدوقی، امام جمعه و نماینده وقت امام در شهرستان یزد است که هیچ گاه فراموشش نخواهیم کرد و همواره به یاد نیکی ها، خوبی ها و بزرگواری های او خواهیم بود.
آیت الله صدوقی که مورد احترام خاص اهالی یزد اعم از مسلمانان و زرتشتی بودند، در تاریخ 1327 هجری قمری در شهرستان یزد پا به عرصه وجود نهادند. در سن 7 سالگی پدر خود آقا میرزا ابوطالب و در 9 سالگی مادر خود را از دست دادند. ایشان نوه مرحوم میرزا محمد رضای کرمانشاهی بودند و محمدرضا فرزند ملا محمد مهدی «تبعیدی فتحعلی شاه» که شرح آن آمد.
فقید سعید، صدوقی پس از دست دادن رانشادان پدر عالیقدر و مادر گرامی، تحت سرپرستی و قیومت پسر عم خود، مرحوم آقا میرزا محمد کرمانشاهی در آمدند و تحت نظر و هدایت نامبرده، تحصیلات خود را در یزد شروع و برای تکمیل تحصیلات در سال 1348 ه – ق به اصفهان و سپس در سال 1349 ه- ق به شهرستان قم مسافرت کردند. مسافرت آقا در قم 21 سال طول کشید و هم در این زمان بود که با حضرت امام آشنا و دوست شدند و به توصیه و سفارش آن حضرت به یزد مراجعت کردند و برای همیشه و تا پایان عمر، در این شهرستان اقامت گزیدند. نامبرده چنان محبوب اهالی شده بودند که در مسافرت کوتاهی که مجدد به قم کردند، عده ای از مردم حق شناس یزد به قم مسافرت کردند و به اتفاق حضرت آیت الله به یزد برگشتند. در همین زمان بود که اهالی یزد و بخش ها و دهات به استقبال شتافتند و گاو و گوسفندهای متعددی را قربانی کردند و سپس کیلومترها راه، ایشان را روی دست بلند کردند و به طرف شهر حرکت دادند.
آیت الله صدوقی هنگامی که رهبر بزرگ ملت در پاریس بودند، به پاریس مسافرت کردند و مدت 12 روز در خدمت حضرت امام بودند. آیت الله فقید به واسطه خدمات ارزنده ای که به اهالی از هر مذهب و ملیتی داشتند، به حق رهبر شایسته ای برای مردم بودند و به سبب صفات نیک و حمیده ای که داشتند و مورد احترام امام و مردم بودند، رسیدگی به اوضاع نقاط دیگر کشور نیز به عهده ایشان واگذار می شد. طبس، کرمانشاه و کردستان از این قبیل بودند.

عالمی بصیر و روشنفکری زمان آگاه

خصائل نیک انسانی، محبت، دوستی و وظیفه شناسی صدوقی سبب شده بود که حضرت امام در بعضی از امور با ایشان مشورت و در مجمعی از علما و فضلا، شهید صدوقی را نور چشم خود معرفی کنند. همچنین شهید مظلوم و یار و همکار امام، حضرت آیت الله دکتر بهشتی در سفر به یزد در اجتماعی که در فرودگاه یزد تشکیل شده بود، چنین فرمودند: «پیش از انقلاب و بعد از انقلاب، ما هر کاری را که می خواستیم در سطح مملکت انجام دهیم، ابتدا با حضرت آیت الله صدوقی مشورت می کردیم و اگر ایشان موافق بودند، آن را در سطح مملکت اجرا می کردیم.»
آری چنین مرد روشنفکر عالم و بصیری که جامعه بزرگوار یزد را اداره می کردند و همه مردم به خصوص زرتشتیان یزد، خاطرات بسیار خوب و شکوهمندی از ایشان داشتند.
ایشان در تاریخ جمعه یازدهم تیرماه 1361 در سن 76 سالگی مورد سوء قصد نامردی اهریمین صفتی قرار گرفتند و به خیل شهدای گلکون کفن عاشق مملکت پیوستند. شهادت و در گذشت این ابر مرد تاریخ اخیر یزد، جامعه یزدی را ماتم زده، اهالی کشور را مغموم، یاران و دوستان و همکاران و به خصوص حضرت امام را داغدار و متأثر ساخت. در این روز بود که یزد و یزدی بزرگ ترین حاوی و پشتیبان خود را از دست داد و نور چشم گرامی امام بزرگوار با خطراتی بس نیکو که ناشی از خدمات بی دریغ و صادقانه اش به جامعه یزد و ملت برگوار ایران بود، به ابدیت پیوست و در جوار رحمت حق مأوی گزید.
جماعت پاک نهاد زرتشتی، چه در یزد و چه در تهران به مناسبت بزرگواری هایی که از این عالم ربانی دیده بود، مجلس های یادبود و بزرگداشتی تشکیل دادند. در روز شنبه 19 تیرماه 1361 شاهد و ناظر چنین مراسمی در تالار ایرج زرتشتیان تهران بودیم. در آن مجلس، حضرات حجج الاسلام جناب آقایان: صدوقی فرزند برومند آن روانشاد، موسوی خوئینی ها نائب رئیس وقت مجلس، دکتر محمد خاتمی فرزند برومند حضرت آیت الله خاتمی حضور داشتند و کلیه زرتشتیان تهران به پاس گرامیداشت آن جان باخته خوشنام با ندوه تمام شرکت نمودند. موبد بزرگ، رستم شیرازی، عضو مجلس خبرگان که همتای خود را از دست داده بود، از شهید آیت الله صدوقی به خوبی تجلیل کرد. نمایندگان زرتشتیان در مجلس، در انجمن زرتشتیان و سازمان فروهر «جوانان زرتشتی» داد سخن دادند و از فقید سعید به نیکی یاد کردند. در واقع آیت الله صدوقی شایستگی همه گونه احترامات از طرف تمام طبقات و اقشار ملت ایران، حتی دنیا را داشتند.
مراسم ویژه مذهبی ویزشن خوانی که از طرف موبدان برگزار گردید، یاد وطن دوستان و عاشقان عظمت این مرز و بوم را زنده می کرد. گفتارهای حکیمانه و بی پیرایه دوستان و عاشقان عظمت این مرز و بوم را زنده می کرد. گفتارهای حکیمانه و بی پیرایه علمای اعلام و حجج الاسلام حضرات آقایان: موسوی خوئینی ها و دکتر محمد خاتمی در بزرگداشت حضرت آیت الله صدوقی و تشکر از جماعت زرتشتی و اظهار محبت و سپاسگزاری حضرت حجت الاسلام صدوقی فرزند آن بزرگوار درخور توجه بود.
بلی مجلس، مجلسی بود روحانی و سراسر تجلیل، تجلیل از بزرگ مردی که بارها به اتفاق سایر علمای بزرگوار در مجالس بزرگداشت شهدا و جانباختگان زرتشتی در جنگ تحمیلی در آدریان برگ یزد شرکت و جامعه زرتشتی را رهین محبت های خود قرار کرده بودند. تجلیل از رادمردی بود که زرتشتیان و مسلمانان یزد در سایه تدبیر و درایت وی آسوده می زیستند. بلی از این روست که کلمات آسمانی که از سوی اهورا مزدای یکتاست، توسط موبدان زرتشتی درباره شادروان آیت الله فقید حاج صدوقی خوانده می شد و در پایان آن چنین ختم می شد که به بهره روان شهید محراب حضرت آیت الله صدوقی برساد، خدایش بیامرزاد، روح و روانش شاد و بهشت برین جایگاهش باد و این خواسته همه جماعت زرتشتی اعم از روستایی یا شهری یا تهرانی و یزدی و خلاصه همه جای ایران بود، زیرا صدوقی و محبت های او در دل همه، جا داشت.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 34

گشتاسب کرمانی (پژوهشگر زرتشتی)