آخوند حکومتی, تاکتیک دشمن
بعد از انقلاب اسلامی و ورود طلاب و حوزه ها به مسائل سیاسی, دشمنان اسلام و ایران تمام همت خود را گماشتند و آستین دشمنی بالا زدند تا به هر نحو ممکن با دشمنی به اغراض شومشان برسند.
در این میان حوزه های علمیه جزو اولین اهداف دشمن به شمار می رفت. تبلیغات ضد دینی و همچنین ضد روحانیت مساله را بسیار حساس می کرد. دشمن سعی داشت با تبلیغات سوء بر علیه دین و روحانیت, چهره محبوب حوزه را در میان مردم منفور کند.
به همین نسبت گروهی از شبهات طبقه محصل و دانش پژوه را هدف خود قرار داد و از استدلال های علمی برای اثبات مفهوم مغالطه ای خود استفاده می نمود.
یکی از این شبهات, طرح مساله آخوند حکومتی و حکومت آخوندی بود. مقام معظم رهبری در سخنان خود به این مساله اشاره کرده و آن را تببین نموده و به بررسی جایگاه حوزه و ورحانیت پرداخته اند:
قلهى حوزههاى علمیه
حوزههاى علمیه - بخصوص حوزهى علمیهى قم - در هیچ دورهاى از تاریخ خود، به قدر امروز مورد توجه افکار جهانى و انظار جهانى قرار نداشتهاند؛ به قدر امروز مؤثر در سیاستهاى جهانى و شاید مؤثر در سرنوشت جهانى و بینالمللى نبودند. حوزهى قم هرگز به قدر امروز دوست و دشمن نداشته است.
شما ملتزمان حوزهى علمیهى قم، امروز از همیشهى این تاریخ، دوستان بیشترى دارید؛ دشمنان بیشتر و خطرناکترى هم دارید. امروز حوزهى علمیهى قم - که در قلهى حوزههاى علمیه قرار گرفته است - یک چنین موقعیت حساسى را داراست.
ضرورت ورود حوزه به مسائل جهانی
اولاً حاشیهنشین شدن حوزهى علمیهى قم و هر حوزهى علمیهى دیگرى به حذف شدن مىانجامد. وارد جریانات اجتماع و سیاست و مسائل چالشى نبودن، بتدریج به حاشیه رفتن و فراموش شدن و منزوى شدن مىانجامد.
ثانیاً اگر روحانیت میخواست در حاشیه و در پیادهرو حرکت کند و منزوى شود، دین آسیب میدید. روحانیت سرباز دین است، خادم دین است، از خود منهاى دین حیثیتى ندارد.
اگر روحانیت از مسائل اساسى - که نمونهى برجستهى آن، انقلاب عظیم اسلامى است - کناره میگرفت و در مقابل آن بىتفاوت میماند، بدون تردید دین آسیب میدید؛ و روحانیت هدفش حفظ دین است.
ثالثاً اگر حضور در صحنه موجب تحریک دشمنىهاست، این دشمنىها در یک جمعبندى نهائى مایهى خیر است. آن دشمنىهاست که غیرتها و انگیزهها را تحریک میکند و فرصتهائى براى موجود زنده مىآفریند. هر جا به مجموعهى روحانیت یا به دین یک خصومتورزى و کینورزىاى انجام گرفت، در مقابل، حرکتى سازنده از سوى بیداران و آگاهان انجام گرفت.
رابعاً با بىطرف ماندن روحانیت در مسائل چالشىِ اساسى، موجب نمیشود که دشمن روحانیت و دشمن دین هم بىطرف و ساکت بماند؛ «و من نام لمینم عنه».
اگر روحانیت شیعه در مقابل حوادث خصمانهاى که براى او پیش مىآید، احساس مسئولیت نکند، وارد میدان نشود، ظرفیت خود را بروز ندهد، کار بزرگى را که بر عهدهى اوست، انجام ندهد، این موجب نمیشود که دشمن، دشمنى خود را متوقف کند؛ بعکس، هر وقت آنها در ما احساس ضعف کردند، جلو آمدند؛ هر وقت احساس انفعال کردند، به فعالیت خودشان افزودند و پیش آمدند.
آخوند حکومتی!
بعد از پیروزى انقلاب اسلامى دو عنوان و دو مفهوم غلط و انحرافى به وسیلهى کسانى که هم با روحانیت بد بودند، هم با انقلاب دشمن بودند، در ذهنها مطرح شد.
این دو مفهوم غلط و در واقع دو تهمت را دشمن به عنوان تاکتیک مطرح کرده است: یکى طرح مسئلهى حکومت آخوندى است. میگویند در ایران حکومت آخوندى، حکومت روحانى بر سر کار است. این را نوشتند، گفتند، ترویج کردند، تکرار کردند. دیگرى طرح موضوع آخوند حکومتى است؛ تقسیم آخوند به حکومتى و غیر حکومتى.
هدفشان از طرح این دو مفهوم انحرافى و غلط این بود که:
اولاً نظام اسلامى را از پشتوانهى عظیم فکرى و نظرى و استدلالى و علمى علماى دین محروم کنند؛
ثانیاً روحانیت مسئول را، روحانیت انقلابى را، روحانیت حاضر در صحنه را که در مقابل دشمنىها سینه سپر کرده است، به خیال خودشان منزوى کنند، بدنام کنند. یعنى آخوند یک نوعش حکومتى است، که این بد است، منفى است، ضد ارزش است؛ یک نوعش غیر حکومتى است، که این مثبت است، این منزه است.
ماهیت علوم انسانى موجود، مخالف حرکت اسلامى است
بنده دربارهى علوم انسانى در دانشگاهها و خطر این دانشهاى ذاتاً مسموم هشدار دادم - هم به دانشگاهها، هم به مسئولان - به خاطر همین است.
این علوم انسانىاى که امروز رائج است، محتواهائى دارد که ماهیتاً معارض و مخالف با حرکت اسلامى و نظام اسلامى است؛ متکى بر جهانبینى دیگرى است؛ حرف دیگرى دارد، هدف دیگرى دارد. وقتى اینها رائج شد، مدیران بر اساس آنها تربیت میشوند؛ همین مدیران مىآیند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد کشور، در رأس مسائل سیاسى داخلى، خارجى، امنیت، غیره و غیره قرار میگیرند.
استقلال روحانیت؛ گذشته، حال، آینده
روحانیت شیعه همیشه مستقل بوده، هرگز در قبضهى قدرتها قرار نگرفته است؛ امروز هم همین جور است، بعد از این هم باید همین جور باشد و به توفیق الهى همین جور خواهد بود.
اما در اینجا هم مراقب باشید یک مغالطهى دیگرى به وجود نیاید؛ استقلال حوزهها به معناى عدم حمایت نظام از حوزه و حوزه از نظام تلقى نشود؛ یک عدهاى این را میخواهند.
بعضىها میخواهند به عنوان استقلال و به نام استقلال، رابطهى حوزه را با نظام قطع کنند؛ این نمیشود. وابستگى غیر از حمایت است، غیر از همکارى است.
نظام به حوزه مدیون است؛ باید به حوزهها کمک کند. البته معیشت طلاب به صورت سنت معمول و بسیار پرمعنا و پررمز و راز باید به وسیلهى مردم اداره شود؛ مردم بیایند وجوهات شرعىشان را بدهند؛ این اعتقاد من است.
اما مسائل حوزهها فقط مسئلهى معیشت نیست. در حوزهها هزینههائى وجود دارد که جز با کمک بیتالمال مسلمین و کمک دولتها امکان ندارد آن هزینهها تحقق پیدا کند. دولتها موظفند این هزینهها را بدهند، دخالتى هم نباید بکنند.
منابع:
بیانات مقام معظم رهبری: 24/08/89
تهیه و فرآوری : محمد حسین امین ، گروه حوزه علمیه تبیان
- ۹۶/۰۵/۱۳