نوروز تلخ آیت الله بافقی (ره)
عید نوروز را به مناسبت دگرگونی طبیعت، عید تحول نامیده اند، حتی آداب و رسوم گوناگون آن نیز حاوی عناصری از تحول مثبت در روحیات و شخصیت انسان هاست. سنت های زیبای این ایام، موجب ترویج ارزش هایی در جامعه می گردند که خواسته یا نا خواسته در حال کم رنگ شدن است.
در حقیقت مناسبت های نوروز این ظرفیت را دارا می باشند که نقش هر مسلمان در مسائل فردی و همچنین در تعیین سرنوشت جامعه و تعهدی که باید در پذیرش مسۆولیت های اجتماعی داشته باشد، را پر رنگ نمایند، بگونه ای که او ناظر و مراقب همه اموری باشد که پیرامون وی اتفاق می افتد.
شیخ محمد تقی بافقی یکی از علمای بزرگ و جلیل القدر و صاحب مقامات و کرامات و مسئولیت پذیری اجتماعی مثال زدنی بود.
آیتالله بهاءالدینی (ره) که از دوستان مرحوم شیخ محمد تقی بافقی (ره) بودند درباره تعهد قابل تقدیر این عالم عامل می فرمایند:
« در وطن خواهی، نظیر ایشان مثل اینکه کم باشد به جوری که در سر تا پای ایشان از متاع و کالاهای خارجی خبری نبود، از عمامه و قبا و پیراهن و عبا و کفش. در تمام ضیافت هایی که از اهل علم می کرد غیر از اجناس ایرانی چیزی مصرف نمی کرد. آن زمان هنوز بساط قند و چای در ایران دایر نشده بود و از خارج می آوردند او به جای قند و چای، خرمای جهرم بین طلبه ها تقسیم میکرد با اینکه افطاری های خیلی مفصل می داد از برنج و خورشت و اینها ولی چای نمی داد. می گفت پول ما نباید از مملکت خارج شود و در جیب خارجی ها برود. حقیقت وطن خواهی را ما در ایشان دیدیم. از اموالی که در اختیار ایشان بود حاضر نبود غیر از ایران در جای دیگری مصرف شود.»(1)
اما نوروز 1306 شمسی، برای مرحوم بافقی روزی فراموش نشدنی و نمایشی از تعهد و مسئولیت پذیری اجتماعی این مرد مبارز بود، که نگذاشتند خاندان طاغوت به بهره گیری از فضای نوروز، تفسیر نامناسبی از تحول در این ایام را به جامعه منتقل نمایند.
همانطور که از دیرباز در میان ایرانیان متدین و معتقد به اهل بیت علیهم السلام رسم بوده است، مردم تلاش می نمودند لحظه تحویل سال را در حرم ائمه و امام زادگان بگذرانند، به همین دلیل نیز در عید نوروز سال 1306 شمسی، زوّار بسیاری از نقاط مختلف به سوی شهر قم روی آورده بودند، تا هنگام تحویل سال در حرم حضرت معصومه سلام الله علیهاباشند.
در همان ایام نیز، رژیم رضاخانى به دنبال طرح استعماری کشف حجاب در جامعه بود و بدین منظور ، در مورد چند شهر بزرگ و مذهبى از جمله شهر مقدس مشهد و قم حساسیت بیشترى از خود نشان مى داد زیرا در صورت موفق بودن اجراى این امر و وادار کردن زنان این دو شهر در پذیرش کشف حجاب ، عملى شدن آن در سایر شهرها حتمى بود.(2)
بر این اساس در روز عید سال 1306 شمسی، خانواده رضا خان پهلوی با وضعیتی نامناسب و بدون حجاب وارد حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها شدند و در در غرفه بالای ایوان آیینه، بدون حجاب کامل نشسته بودند، این منظره به طوری جلب نظر می کرد که صدای اعتراض مردم از هر سو بلند بود، ولی هیچ کس جرات نمی کرد که قدم پیش بگذارد. در این بین عدهای خود را به سید ناظم واعظ که از شاگردان حاج شیخ محمدتقی بافقی بود و برای ادای مراسم تحویل سال در بالای منبر نشسته و دقایقی قبل از تحویل سال مشغول دعا بود، رساندند و از پای منبر جریان بیحرمتی به حرم و به حجاب اسلامی را، برای او بیان کردند،
سید ناظم بیدرنگ مسأله را بر سر منبر برای مردم مطرح و لزوم مقابله با آن را گوشزد کرد و گفت: « ای مردم! هم اکنون به من از یک وقاحت و بیشرمی خبر دادند که هیچ مسلمانی نمیتواند آن را تحمل کند. در خانه دختر پیامبر -صلی الله علیه وآله وسلم-، در خانه خواهر امام رضا -علیهالسلام-، در خانه پاره جگر موسی بن جعفر -علیهالسلام-، در خانه فاطمه معصومه -علیهاالسلام -یک مشت عیاش بیدین و از خدا بیخبر، با سر باز و صورت بزک کرده و روی باز نشستهاند!،
در این آستانه، این جا که محل رفت و آمد فرشتگان الهی است، شاه و گدا در یک ردیفاند، بلکه گدای با تقوا هزار بار بر شاه بی تقوا شرف دارد... میگویند، این زنان که این قدر بیتوجهی و بیادب و بیآبرویند، از تهران آمدهاند و اهل و عیال رییس حکومتاند.(3)
بعد از فریاد و اخطار سید ناظم واع1 صدای صلواتهای پیاپی مردم به عنوان تصدیق بلند شد، عدهای، نزد حاج شیخ محمد تقی بافقی شتافتند، او در مسجد بالاسر در حالی که جمعیت در اطراف او موج میزد، مشغول خواندن دعای ندبه بود، کاری که هر جمعه در همان مکان انجام میداد، یک نفر جلوتر رفت و گفت: جناب آقای حاج شیخ! زن شاه آمده و با یک عده زنهای همراهش توی رواق بالای ایوان آیینه حرم نشسته و حجاب ندارند، ما از حضرت معصومه سلام الله علیها خجالت میکشیم! چه امر میفرماید؟ تکلیف ما چیست؟(4)
شیخ شهید با جرأت و قدرت برای خاندان سلطنت پیغام فرستاد که: « شما چه کسانی هستید؟ آیا مسلمان نیستید ؟ پس در این مکان شریف چه می کنید و اگر مسلمان هستید پس چگونه درحضور چند هزار نفری مردم با سر و روی برهنه نشسته اید؟»
خانواده سلطنتی سریعاً شاه ملعون را با تلگراف مطلع کردند و او نیز بلافاصله مجهز به قم آمد و شیخ بزرگوار را احضار و با سلاحی که در دست داشت به سر و صورت شریفش زد و او را به شدت مجروح کرد ، در حالی که تنها ذکری که جناب شیخ بر لب داشت " یا صاحب الزمان" بود و سپس آن بزرگوار را به زندان تهران فرستاد.(5)
مهمترین دستاورد خروش آیت الله بافقی علیه سیاست حجاب زدایی پهلوی، این بود که عملا طرح خیانت بار کشف حجاب تا هشت سال (1305 تا 1314ش) با رکود مواجه شد. اهمیت این عمل مرحوم بافقی در نوروز سال 1306 شمسی چنان بود که آیت الله شریف رازی میگویند: « بنده به خاطر دارم که امام خمینی در درس اخلاقی که (حدود 65سال قبل) در مدرسه فیضیه تدریس میکرد، هر گاه میخواست یک مرد مجاهد و یک مۆمن حقیقی را معرفی کند، مرحوم بافقی را نشان داده و میفرمود: هر کس بخواهد در این عصر مۆمنی را زیارت کند و دیدار نماید کسی که شیاطین تسلیم او و به دست او ایمان میآورند؛ به شهر ری مسافرت کند، و بعد از زیارت حضرت عبدالعظیم علیهالسلام مجاهد بافقی را ببیند . »(6)
پی نوشتها:
1. سایت حوزه نت
2. نعمتالله حسینی، مردان علم در میدان عمل، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ص 269
3. سایت عصر شیعه
4. همان
5. محمد عابدی، پیکار با منکر در سیره ابرار، قم، نشر معروف، دفتر اول، ص115
6. سایت صالحین
منابع:
سایت صالحین
سایت عصر شیعه
تهیه و فراوری: حق دوست، گروه حوزه علمیه تبیان
- ۹۵/۰۱/۰۳